یاد آل یاسین
در بازگشت از مراسم ترحیم همسر استاد دکتر دادبه در تهران سر کار خانم طباطبایی همسر گرامی استاد و شاعر فقید سید زضا آل یاسین(همایون کاشانی) نیز با ما همسفر است . طبق معمول همه سفرها از هر دری سخن به میان آمد تا مطلب رسید به چاپ آثار دیگر ایشان از جمله منظومه شهیدان کربلا و ترجمه منظوم صحیفه سجادیه و نهج البلاغه منظوم(این آثار را به عمد نام می برم تا مدعیان کارهای فرهنگی و مجریان پر مدعا بدانند که نکوداشت چه شاعری را به وادی طفره انداخته اند)
هنگامی که آل یاسین به سفر بی بازگشت درمانی اش به تهران می رفت همه ما در بخش های خصوصی و دولتی فرهنگ و هنر کاشان قول بزرگداشت به او (که خود البته میلی به این کار نداشت) داده بودیم و به یاد دارم که دکتر دادبه از تهران مرتب پیگیری می کردند که آن مراسم در زمان حیات ایشان برگزار شود غافل از این که تا پنج سال پس از درگذشت او هم کسی به این فکر نخواهد افتاد!
واقعیتی که بارها و بارها بر آن تاکید کرده ایم نکوداشت مشاهیر فرهنگی و هنری این سرزمین همسایه برهوت است که از ایجاد مقبره الشعرا و بوستان هنرمندان و نامگذاری خیابان و دیگر مکان ها تا مراسم بزرگداشت و چاپ آثارشان را شامل می شود اما ظاهرا هنوز دوستداران میز و مقام و رهروان طریق محافظه کاری این فرصت مناسب را پیدا نکرده اند.
دوستان ما این فرض را که محال هم نیست در ذهن مرور کنند که اگر فی المثل سفارت ترکیه در تهران مدعی نام و شعر آل یاسین شود و خانواده اش هم خدای ناکرده تابعیت این کشور را در قبال یک مراسم رسمی و شکوهمند بپذیرند آنگاه همین دوستان کم گذشت و نا مهربان و فراموش کار خیابان و فرهنگسرا به نامش نمی گذارند؟ و کتابش را در شمارگانی وسیع چاپ نمی کنند؟ حتما بایست تهدید و خطر بیخ گوشمان باشد تا پنیه غفلت از گوش هوش برآوریم و کاری بکنیم.
عزیزان مسوول و مجری به یاد داشته باشند که محافظه کار ترین ها و عافیت طلب ترین ها که نگران پست و مقام خود بودند هم به دلایلی از کار برکنار شدند پس بهتر آن است که این فرصت کوتاه را با آزادگی و انسانیت و مردم داری و اعتقاد به اهمیت زیر ساخت های فرهنگی و نقش و جایگاه مشاهیرمان همر اه سازیم.
کافی است در گوشه چهارراه شهر بایستید و از پسرکان و دخترکان برومند ایرانی وارث ۲۵۰۰ سال تمدن نام آل یاسین را که نه نام حافظ و فردوسی را جویا شوید آنگاه ببینید آنان هزل و لطیفه بی اخلاقی بیشتر می دانند یا مصداق های فرهنگ و هنر ایرانی را.(مخاطب سخن این نکته را به همه جوانان عزیز تعمیم نخواهد داد) راستی یادم نرود محتویات گوشی هر کدام از اینها و حتی همه ما گویاست که ما به چه فکر می کنیم و از چه غافل هستیم. وای بر ما