تساهل و تسامح : ده سال بعد
در حالی که روحانی عزیزی را بر سفره صبحانه میزبان هستم تلویزیون را به برکت کنترل دستی کانال ها مروری می کنم می رسم به کانال آخری که شبکه قرآن است(چرا قرآن همیشه آخر است؟!) آیت الله سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران بحث مستوفایی را در باب چشم پوشی ها و مدارای پیامبر نازنین اسلام(ص) در طول عمر مبارکشان مطرح و دنبال کرده اند و بعد می رسند به این حدیث نورانی آن حضرت که انی بعثت بالشریعه السمحه و السهله و دیگر نکته هایی که مرتبط با این موضوع است از جمله مدارا با اهل مکه در ماجرای صلح حدیبیه.
ناگهان ذهنم مرا به ده سال پیش رهنمون شد. وزیر ارشاد دولت وقت (که اکنون بر اثر همین نامدارایی ها و البته به دلیل پاره ای لغزش های دیگر مقیم لندن شده است) همین حدیث نورانی را در روز رای گرفتن از مجلس و روز استیضاح در همان مجلس بر زبان راند و تفسیر کرد و نمونه آورد اما شگفت که همین آیت الله گرامی صبح امروز شبکه قران در نماز جمعه تهران فرموده بود سفره تساهل و تسامح را در این کشور چیده نشده باید برچید (که وزیر ادعا می کرد می خواهد این سفره را پهن کند).
من در این لحظه کاری به دو سوی این بحث و افراد آن ندارم و در این مجال نمی خواهم جانب کس یا اندیشه ای را بگیرم. اما ما در مکتب نورانی اسلا م آموخته ایم که انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال. سخن را بنگرید و نه سخنران را!
اکنون پس از ده سال بحث و جدل سیاسی و جناحی و هدر دادن وقت و توان و ذهن و فرصت خود و مردم تازه رسیده ایم به همان جای اول.
شاید کسی بگوید برداشت شخص ده سال پیش با شخص امروزی فرق می کند که پاسخ آن روشن است: سخن را بنگریم و بس. ای کاش اندکی از پوسته احساس گرایی و ظاهر پرستی خارج شویم. یعنی می شود؟