روز ملی حافظ
هر چند سخن گفتن از مناسبتی که پسوند ملی داشته باشد در این روزها و ماهها نزد برخی اهل تعصب گناهی نابخشودنی است اما نمی توان به این دلیل از بیستم مهمر ماه روز ملی نکوداشت حافظ یاد نکرد به ویژه این که پس از ثبت و اجرایی شدن این ابتکار فرهنگی در دولت سید محمد خاتمی بسیاری از کشورهای نامدار جهان روز ۱۲ اکتبر را که برابر با همین مناسبت در تقویم ماست گرامی می دارند و مایه شرمساری است که ما در کشور زادگاه و خاستگاه حافظ در و دیوار را نگاه کنیم و بی خیال از کنار موضوع بگذریم.
پیشتر هم گفتیم که ای کاش روز ملی نکوداشت حافظ به اندازه روز آتش نشانی و یا روز ملی کاهش بلایای طبیعی در جامعه و ادارات و مدارس ایران زمین مطرح می شد اما دریغ و صد دریغ ...
نتیجه این شده است که در نهایت این غفلت ها و سهوها و دلخوش چیزهای دیگربودن یک دیپلمات آرژانتینی به خود اجازه می دهد پنج تن عتیقه و. اشیاء نفیس را بسته بندی و آماده خروج از کشور کند(دیگر کار از یکی دو تا نمونه عتیقه گذشته و با تن و خروار کارشان می گذرد!) و یا این که کشور جمهوری آذربایجان موسیقی ایرانی عاشیقلار را به نام خود در یونسکو ثبت می کند.
اگر قرار است فرهنگ و هنر و تمدن ایرانی و اسلامی مایه اعتبار و آبروی ما باشد و عقب ماندگی و نداشته های ما در بخش های دیگر را بپوشاند این رسم و راهش نیست ما در زمینه شعر و ادبیات از همان شعار دادن های معمولی هم که در برخی زمینه های دیگر بر آن اصرار داریم عقب هستیم و این یعنی دور شدن از هویت ملی و فرهنگ اصیل ایرانی.
اگر می خواهیم سرانه مطالعه را افزایش دهیم و سطح فرهنگ عمومی و رفتاری مردم را بالا ببریم فقط و فقط می توانیم با شاهنامه و دیوان حافظ و آثار ناب سعدی و مثنوی مولوی و دهها اثر آبرومند دیگر راه را نشان مردم دهیم و آنان خود به خود کارشان را دنبال خواهند کرد و به هدف خواهند رسید.
وقتی رهبری انقلاب میزان ارادت و دوستی با حافظ را تعیین کرده اند اگر استاندار و فرماندار و رییس آموزش وپروش و دانشگاه در این زمینه کوتاهی می کنند مطمئن باشید جز محافظه کاری و حفظ موقعیت و در لاک امن و امان فرورفتن چیزی دیگر علت و باعث آن نیست.
چه بخواهیم و چه نخواهیم حافظ حافظه ماست و بخشی از آبروی فرهنگی ما وابسته به گرامی داشت اوست پس به شعر او روی آوریم که خود گفت: زکارها که کنی شعر حافظ از بر کن و تاکید کرد که حیف اوقات که یکسر به بطالت برود و مباد که :بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم.