انتظار ما از مداحان اهل بیت(ع)

امروز یکی از دوستان شاعر می گقت که یک مداح محترم اهل بیت(ع) به شدت گله مند بوده است که چرا در یک مراسم ترحیم گوینده از او و دیگر دوستان و همکارانش به نیکی و احترام و ستایش یاد نکرده است؟

نکته مورد نظر ما در اینجا این است که چگونه این افراد به خود اجازه می دهنددر حالی که به منبر و ردای اهل بیت موسوم هستند این گونه انتظارات پیش پا افتاده را مطرح سازند؟مگر رسالت اینان در این نیست که به صفادادن روح و دل مردم با ابزار محبت اهل بیت بپردازند و اگر واقعا به این رسالت فرهنگی و مذهبی خود اعتقاد دارند دیگر چرا انتظار احتراماتی از نوع تشریفات با چاشنی جاه طلبی دارند و مگر نمی دانند که ریاکاری و ریاورزی نابود کننده همه اعمال نیک است و شرک اعظم به شمار می آید.

به یاد داشته باشیم که در طول تاریخ باورهای مذهبی ما همیشه لبه تیز انتقاد از این جریان های مذهبی صرفا به بهانه همین ریاورزی ها بوده است و از این روست که همیشه شعر حافظ به دل و جان ما نشسته است زیرا متاسفانه همیشه برای علایم و عنوان ها و منصب های منفی در شعر او مانند زاهد خود بین و محتسب مست و ... مصداق هایی را در کنار خود دیده ایم:

من و هم صحبتی اهل ریا دورم باد         از گرانان جهان رطل گران ما را بس

آیا یکی از دلایل دین گریزی برخی مردم و به ویزه اندکی از جوان ها ریشه در چنین رفتارهای خالی از اخلاص و سرشار از خود بینی ندارد؟

به گمانم اگر مداحان محترم که قبلا هم اشاره شد به صرف داشتن صدا و لحنی به شهرت زود هنگام می ر سند اندکی در حال و هوای هنر ورزی تنفس می کردند و هنر را به معنی کامل و آرمانی آن درک می کردند دیگر خود را اسیر چنین پندارهایی نمی کردند. بارها از هنرمندان عرصه موسیقی و مانند آن تعبیر خاک پای ملت ایران را شنیده ایم اما این عبارت و مانند آن در میان جامعه محترم مداح هنوز به شکل شعار یا کلیشه یا تکیه کلام در نیامده است و این در حالی است که انتظار جامعه از مداحان در الگو شدن بیشتر  از هنرمندان است و اثر گذاری آنان هم کمتر از هنرمندان نیست

دانشگاه آزاد و دولت نهم

این روزها  مسوولان آموزش عالی دولتی و به خصوص دانشگاه پیام نور سرگرم راه اندازی شبانه روزی دانشگاه در دور افتاده ترین نقاط محروم کشور بی داشتن عضو هیات علمی و کتابخانه و دیگر امکانات لازم برا ی ایجاد یک دانشگاه می باشند و در واقع ایراداتی که سالها به دانشگاه آزاد مبنی بر نداشتن استاد و امکانات گرفته می شد امروز در شان خود این دستگاه آموزشی دولتی است . اینها به یک طرف دیدن قیافه پیروز مندانه برخی ازمسوولان این دانشگاه مبنی بر شکست دادن دانشگاه آزاد و شکستن کمر این دانشگاه بسیار درد آور است گویا آنها به این آب و خاک تعلق ندارند و ذنب لایغفر دانشگاه آزاد این است که از پول نفت و مالیات دانشجو تربیت نکرده است! در همین اثنا صدای زیادی مبنی بر لزوم اجرای سریع اصل ۴۴ قانون اساسی مبنی بر خصوصی سازی به گوش می رسد که لابد شامل حال آموزش عالی دولتی نمی شود و بدنه دولت در این بخش به لاغر شدن نیاز که ندارد هیچ هر چه فربه تر هم بهتر.

در همین بین برخی از واحد های کوچک دانشگاه آزاد به سبب کم شدن دانشجوی ورودی با این همه امکانات و دو دهه سابقه کار محکوم به تعطیلی و بیکار کردن استادان خود شده اند که اگر فردایی اینان در بهارستان یا پاستور تجمع و اعتراض کنند کار درستی نکرده اند و این در حالی است که پیام نور در حال استخدام ۲۵۰۰ استاد جدید است .

ای کاش کمی عاقلانه تر و سنجیده تر و به دور از احساسات مقطعی و حب و بغض های سیاسی و جناحی رفتار کنیم در این صورت به مصداق ها و محتوای پیام عدالت و مهرورزی بهتر نزدیک شده ایم.

شاعر و سالک الی الله نور الله امینی درگذشت

از مراسم تشعیع شادروان نورالله امینی شاعر و معلم بازنشسته و سالک الی الله بازگشته ام به رغم گرمی هوا مراسم باشکوه و شلوغ بود. بیشتر جمعیت را فقرای سلسله نعمت اللهی تشکیل می دادند و آقایان شریعت و کاشانی از مشایخ این گروه عرفانی آمده بودند. محمد رضا خرمشاهی(خرم) غزل بگذار تا بگریم شیخ اجل سعدی را خواند و خاک بر گور آن مرد می ریختند و مردم هم البته به قول بیهقی به پهنای صورت می گریستند.

امینی معلم بازنشسته و شاعر عضو انجمن ادبی صبا و کانو ن نشرفرهنگ اسلامی کاشان بود و آخرین بار ده روز پیش با او و دیگر دوستان شاعر به عیادت مهندس نسیم رفته بودیم.

به یاد دارم از کنگره بزرگداشت گلشن کردستانی(اردیبهشت ۱۳۷۱) باز می گشتیم او که ارادتی مریدانه به حضرت مولا علی(ع) داشت با استاد فقید سید ابراهیم ستوده کردستانی که یک سنی مذهب ولایتی بود همسفر شده بود و در طول راه هر دو از علی(ع) گفتند و اشک ریختند چیزی که دیگر نظیرش را ندیدم و فراموش نمی کنم.

بزرگ ترین سرمایه امینی  آزادگی و فروتنی و مردم داری و نوع دوستی بود که نمی دانم از این دست سرمایه داران چقدر داریم؟

خاک بر آ بزرگوار خوش باد.

 

رهبری و مداحان و وحدت اسلامی

.امسال هم رهبر معظم انقلاب در دیدار شاعران و مداحان در روز ولادت حضرت زهرا(س) آنان را از خواندن اشعار سطحی و خدشه دار کردن وحدت اسلامی با سب به صحابه و خلفای اسلامی پرهیز دادند. ظاهرا سخنان ایشان و بی توجهی برخی از شاعران و مداحان تند رو  و احساسی در حال تبدیل شدن به یک رویه است .

من طی هشت سال سخنرانی در ماه محرم  به عمد و با هدف فرهنگ سازی در باب وحدت اسلامی این سخنان و دیدگاه ارزشمند را از زبان و با بیان خاص خود گفته ام اما متاسفانه جوانان تند ردو و بسیار احساسی که ار عاشورا و کربلا چشم و ابروی اباالفضل را درک کرده اند راه را بر روشنگری ها بسته اند هر چند که ما بی توفیق نبوده ایم اما جریان تحجر و قشری گرایی و قهرمان سازی ابولولو(فیروز ایرانی) در کاشان مانع جدی در این راه به شمار می رود.

به نظرم رهبری یا مجموعه های ارشادی و تبلیغی پایین دستی بایست با جدیت بیشتر و در عمل از مداحان متخلف بازخواست کنند کاری که آیت الله بروجردی در زمان حیات خود کرد و اجازه نداد مداحی که اشعار کفر آمیز برای حضرت سید الشهدا می خواند به کار خود ادامه دهد. تبیین موضوع تا اینجا به حد کافی شده است بایست گام های عملی را برداشت . مثلا بعثه رهبری بر اعزام مداحان دخالتی دارد؟ که آنان در بقیع چه گونه رفتار می کنند و واسطه مردم می شوند که به جای آنان(زنان) دانه کبوتر به داخل ببرند! یا به جای پرداختن به فضایل امامام بقیع فقط از ام البنین می خوانند و بس.

به یاد داشته باشیم که بسیاری از مداخان و یا برخی از آنان به مدد صدای خوش پا به عرصه مداحی گذاشته اند و مجلسشان گرفته است و چون به شهرت رسیده اند و سرشان شلوغ است فرصت مطالعه هم ندارند!

این مساله وظیفه خواص و اهل منبر و اهل فرهنگ و آگاهی را بیشتر می کند.

سرنوشت زبان فارسی؟

این روزها به تصحیح اوراق امتحانی دانشجویان ادبیات سرگرم و گرفتارم. جدا از خالی بودن این اوراق بهادار از مطالب متناسب با پرسش ها غلط های املایی و نگارشی کار را نفس گیر و سرشار از ناامیدی می کند. پیداست که در سال های پیش از دانشگاه آن گونه که باید با آنها علمی و بنیادی کار نشده است و همه هدف گذار از سد کنکور بوده است و بس. در نتیجه با آن شالوده ضعیف و نظام دگرگون شده ارزشیابی در دبیرستان ها و برقراری نظام دانش آموز سالاری در دانشگاه چندان نمی توان کاری از پیش برد ضمن این که در دانشگاه هم دانشجو امید چندانی به یافتن شغلی متناسب با تحصیلات خود نمی بیند و می بیند که درس نخوان ها در بیرون دانشگاه زروشان به خیلی ها می چربد در رشته ادبیات فارسی این ناامیدی البته مضاعف است زیرا برای رسیدگی به فرهنگ و زبان نیاکان و  میراث کهن ایرانی   فی ا لواقع غیرتی که باید باشد به خرج داده نمی شود . معلوم نیست که خط قرمز در این زمینه کجاست و صدای زنگ خطر در این باره را که مت هاست به صدا در آمده چه کسانی باید بشنوند. اما این را عاجزانه تکرار می کنیم که فردا دیر است.

بنزین و وظیفه خواص جامعه

این روزها مساله بنزین نقل همه محافل است و طبعا خواص در عرصه های اقتصادی و سیاسی و البته فرهنگی وظایفی دارند که بایست به عنوان "روشنگری" و "آگاهی بخشی" وارد عمل شوند.

تجربه در ایران معاصر نشان می دهد که شخصیت های معنوی و فرهنگی قدرت نفوذ بسیاری بر مردم دارند وکه نبایست این امکان ارزشمند را از دست بدهند. امروز با توجه به وضعیتی خاص که بنزین در جامعه ما ایجاد کرده است خواص مانند استادان دانشگاه و فرهنگیان و پزشکان و بازرگانان و بازاریان سرشناس فرصت دارند تا فرهنگ استفاده از وسایل نقلیه عمومی و پیاده روی و به کار گرفتن دوچرخه را نهادینه کنند. طبعا با عادت کردن مردم به سهمیه بندی و تن دادن به استفاده از بنزین آزاد این فرصت فرهنگ سازی از دست خواهد رفت.

مردم کاشان به یاد دارند که تاسال پیش برگزاری مجلس ترحیم پس از مغرب کاری نادرست شمرده می شد اما پس از برگزاری یکی دو مجلس ترحیم مربوط به جامعه پزشکان دیگران هم جرات یافتند تا از این تابو عبور کنند و این رویه تازه را ادامه دهند. از این رو با توجه به ملی بودن بحث بنزین این فرهنگ سازی و رفتار آفرینی خواص کارساز خواهد بود. من خود از سال پیش از دوچرخه استفاده می کنم و این روزها البته بیشتر و بیشتر در حضور مردم دوچرخه سوار میشوم . اتفاقا یکی از همکاران دانشگاهی نیز موافق آمدن به دانشگاه با دوچرخه بود.

مقام محترم ریاست جمهوری در سفر به عسلویه با تغییر نام مجتمع بزرگ آروماتیک از برزویه به مهندس نوری( از مهندسان مرحوم شده این طرح) موافقت کردند.. جدا از این که این تصمیم ریشه در سلایق و علایق دولت نهم دارد دلسوزانه لزوم پاسداشت نام مشاهیر و بزرگان فرهنگ و تمدن ایرانی را یادآور می شویم. زیرا نام مهندس نوری که نمی توان فداکاری مجاهدت گونه او را در این طرح فراموش کرد درردیف مهندسان و متخصصان غیرت مند امروز ایران ثبت می شود اما زنده نگاه داشتن نام و یاد کسی چون برزویه که دیباچه او بر کلیله و دمنه در حقیقت منشور اخلاق و آرمان گرایی ایرانی است و سفر سخت هندوستان را برای آوردن این کتاب پذیرا شد امروز وظیفه همه ماست . اگر فردا کشوری چون ترکیه بر ملیت برزویه ادعایی را پیش آورد دفاع ما چگونه خواهد بود؟

در آستانه ولادت حضرت زهرا(س) حجت الاسلام مدرس زاده مسوول و آقای مسعود مدرس زاده مدیر روابط عمومی کانون نشرفرهنگ اسلامی کاشان عازم بیت الله الحرام و مدینه منوره شدند.

هم زمان با ولادت خجسته حضرت صديقه كبري فاطمه زهرا بهره برداري از اين وبلاگ آغاز شد.